دانلود رمان بی پناهم پناهم ده pdf آیفون اندروید

دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان عاشقانه


دانلود رمان بی پناهم پناهم ده pdf آیفون اندروید

دانلود رمان بی پناهم پناهم ده
دانلود رمان بی پناهم پناهم بده

دانلود رمان بی پناهم پناهم ده

نویسنده: —

زبان: فارسی
فرمت: java
صفحات: ۴۴۰
حجم: ۱۹۰ کیلوبایت

بخشی از رمان:

آخرین چیزی که شنیدم صدای جیغ بلند یک زن بودوبعدش سیاهی بودوسیاهی…….

بااحساس گرمای یک دست چشامو بازکردم.

– خانم جان خوبی؟پاشواین آب قندوبخور.

مستخدم دکتربودکه بانگرانی نگاهم میکرد.حواسم تازه داشت برمیگشت.

سعی کردم به خودم مسلط باشم.کمی ازآب قند روخوردم وازجام بلندشدم.سرم گیج میرفت ولی من بی اعتنابه سمت اتاق دکترراه افتادم.

بایدمطمن می شدم.دکترمریض داشت ولی بامهربانی نگاهم کردوپرسیدبهترشدی؟صاف توی چشماش نگاه کردم

چقدر؟

_ چقدرچی؟

_چقدرشانس زنده موندن داره؟

_ رک بگم بهت اگر اینجا عمل بشه هیچی ولی اگرتوسط پرفسور…..

توی آلمان عمل بشه می شه گفت امیدی هست.

بدنم سنگین شده بوددکترهنوزداشت حرف می زدوازتبحرپرفسورتعریف می کردولی من فقط بازوبسته شدن دهانش رو می دی دم. بی خداحافظی کیفم رو برداشتم واز مطب زدم بیرون. به زورخودمورسوندم  به ماشین وروی صندلی ولوشدم.دکمه ی ظبط روزدم

_دیگه دنیا واسه من تاریکه

اخرقصه ی من نزدیکه……..

سرم رو روی فرمون گذاشتم وبه هق هق افتادم.آخرقصه ی من نزدیکه…..

خدایا به درگاهت التماس می کنم نذارآخرقصه ی اون نزدیک باشه.

نذار……..نذار……..نذار

پشت در خونه از توی آینه ی ماشین نگاهی به صورتم انداختم.افتضاح بود.به معجزه ی لوازم ارایش متوسل شدم.

گلسا

گلساجان تویی؟

لبخندزدم نبایدچیزی می فهمیدفعلا نبایدچیزی می فهمید.

آره عزیزدل دختر تحفه.

انگشتاشوبه نشونه ی تفنگ روبروم گرفت .نبینم به دختر گل من بد بگیها چشماتوازکاسه درمیارم و خندید.اشک توی چشمام جمع شد برای اینکه متوجه نشه باسررفتم توی آغوشش.سخت درآغوشش گرفتم ومثل بچه ای که ازروی بوی شیردنبال سینه ی مادر می گرده می بو ییدمش.

_ اوهو چه خبرته انگارصدساله منوندیدی بگیراونورپرتفم کردی.

خندیدم وباز بوسیدمش.

 

برای دانلود ادرس زیر کلیک کنید



ارسال دیدگاه جدید

بت اسپات